loading...

امیـلی در روسیــه

Content extracted from http://amelie.blog.ir/rss/?1738797601

بازدید : 185
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 22:42
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امیـلی در روسیــه

راستش را بگویم این زمستان از تمام زوایا یک زمستان تمام عیار بود! طوری که سرمایش تا مغز استخوان روحمان هم نفوذ کرد ... مچاله مان کرد و به گوشه‌‌‌ای پرتِمان کرد. و ما همان استخوان تَرَک خورده‌های گوشه گوشه‌های اتاقیم که چشممان به نور کم سویی ست که از پنجره می‌تابد... ماییم که دوست داریم از بین خبرهای راست و موثقی که می‌گوید اوضاع خیلی خراب است و خبرهای شُبهه داری که انگار اوضاع بَدَک نیست، آن خبرهای شُبهه دار را باور کنیم و هی اعداد و ارقام را مقایسه کنیم و بگوییم نه ... حالا آنقدر هم که می‌گویند بد نیست .. بگوییم درست می‌شود همه چیز و خدا را به تک تک بندگان نیکش قسم دهیم و آخر سر از شدت التماس خدا را به بزرگی و عزت و جلال خودش قسم دهیم و مثل بچه‌‌‌ای بگوییم : خدایا تو رو خدا !!

شده ایم شبیه تنها برگ سبز یک درخت ده دوازده متریِ خشک شده :) شده ایم مثل کسی که تنها پنج درصد امید به زنده ماندن دارد. اما دارد !

امید دارد :) هنوز هم شب‌ها موقع خواب برای فردایش برنامه ریزی می‌کند... هنوز هم نقشه‌ی رسیدن به آرزوهایش را می‌کشد.

از شما چه پنهان، خودم را هر شب در لباس عروس تصور میکنم و بعد می‌گویم : چرا به ما که رسید اینطور شد ؟

هر شب وقت صحبت کردن با خدا و سعی در مذاکره کردن با او گریه ام می‌گیرد... و با ضجه و مویه به او می‌گویم : حداقل حق مردم ایران این نبود ...

جواب نمی‌دهد که نمی‌دهد. شاید با خودش می‌گوید این دیگر که باشد که برای ما تعیین تکلیف کند!

یاد یک باری می‌افتم که مادرم مرا کتک می‌زد و وقتی عمو و مادربزرگم آمدند نجاتم دهند گفت : بچه‌ی خودمه دوس دارم میزنمش :))

شاید خدا هم می‌گوید : بنده‌های خودمه دوس دارم عذابشون میدم :))

کسی چه میداند ... ما بچسبیم به همان امید اندک خود heart

" که مُرده بودیم و هنوز این زندگی جان داشت / یک درصدِ ناچیزتر امّید امکان داشت "

بازدید : 193
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 9:00
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امیـلی در روسیــه

اول از همه سلام :) بابت اینهمه نبودن یک عدد نادمِ معذرت خواهَم ^^

یه سری اتفاقاتی افتاد واسم که همشون یا واسم ناراحت کننده بود یا استرس آور ...

اولیش این بود که نتونستم جلوی این ناحقی‌هایی که میشد تو کلاسمون سکوت کنم! تونستم دوستیمونو نادید بگیرم (!) ممکنه بگین دوستات بودن :)) ولی متاسفانه من فقط دوستشون بودم ... جزوه ؟ کتاب ؟ سوال ؟ برگه میخوای تصحیح کنی نمره اضافه ؟ امشب تنهام میترسم بیا خونمون ؟ برامون کد درس‌ها رو بفرست ؟ با استاد حرف بزن امتحانو کنسل کنه ؟ تمرینا رو نوشتی ؟ سر امتحان از برگه ت عکس بگیر بفرست (!) فلان سوال جوابش چی میشه ؟ میری آب بخری ؟ میری یه چیپس بگیری ؟ و ... و ....

اینا "وظایف" من بودن :)) بله "وظایف" !

وقتی دیدم سر جلسه امتحان ترم که واسش اوووونقد زحمت کشیدم اونوقت یه نفر از اول تا آخر امتحان رو زااارت از رو گوشیش مینویسه نتونستم دهنمو ببندم و سکوت کنم .. حس کردم تلاشم داره پایمال میشه ! حس کردم عه ؟ اینجوریه ؟ اصلا شاید بهونه‌‌‌ای بود واسه به هم زدن دوستیم با 5 نفر که نبودشون تو زندگیم بیشتر به نفعم بود تا بودنشون :))

کسایی که بعد از مواجهه با همچین چیزی اومدن و تو گروه کلاسی جلوی 28 تای دیگه اونقد نیش و کنایه زدن و من باااازم به احترام دوستی‌‌‌ای که داشتیم سکوت کردم ! کسی که من شاید 2 بار یا ته ته تهش 3 بار خونشون غذا خوردم که دوبارشم خودم غذا برده بودم یا چیزمیز خریده بودم :)) ، برگشت تو گروه گفت حیف نون و نمک ! انگار غذای منو اون میداده :))))

یه حس آزادی از یه شرایط بد رو دارم الان !

به استادمون گفتم باهام دشمن شدن و بقیه بچه‌ها رو هم همراه کردن با خودشون ... میخوام برم ازین دانشگاه. گفت وای !!!! میخوای خودتو بخاطر یه مشت حرف مفت زن در به در کنی ؟ هیچ جا نمیری !

و خب با اینکه دیگه تو کلاسمون فقط دوتا دوست دارم ، حداقل استاد پشتمه :) و همچنین خرس قهوه‌‌‌ای 3>

بازدید : 168
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 9:00
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امیـلی در روسیــه

دوستان اگه کار تایپ فوری‌‌‌ای چیزی داشتید میتونم انجامش بدم ... با قیمت خیلی خیلی مناسب :)

بازدید : 227
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 9:00
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امیـلی در روسیــه

اگه من همینجوری درسامو بخونم ، کنکور ارشد قبول بشم ، داستان نویسی رو جدی تر از هر وقتی دنبال کنم ، رو ترجمه‌هام کار کنم ، گیتار رو کامل یاد بگیرم ، ترس از آب رو بذارم کنار و شنا رو به طور حرفه‌‌‌ای آموزش ببینم ، میشم همون آدمی‌که همیشه توی ذهنم دنبالش بودم ؟ :)

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 57
  • بازدید کلی : 857
  • کدهای اختصاصی